روانشناسی

مطالب مربوط به روانشناسی

روانشناسی

مطالب مربوط به روانشناسی

بایگانی

نخستین شکوفایی

با آغاز دوران مدرسه، کودکان ابعاد جدیدی از شخصیت خویش را آشکار می سازند و ناخودآگاه می کوشند و رفتارهای فردیشان را تثبت کنند.«اعتماد به نفس» نه تنها یکی از نیازهای شخصیتی کودکان، که بعد جدیدی از رفتارهای اجتماعی آن هاست؛ به طوری که کودکان بدون آن ناتوان از ادامه ی راه و زندگی در اجتماع خواهند شد. کودکانی که اعتماد به نفس بالائی دارند، میل به تجربه کردن و آزموندن موقعیت ها و موفقیت های اجتماعی- تحصیلی است. آما آن هایی که اعتماد به نفس پایین تری دارند، هیچ گاه به برقراری ارتباط با دیگران و کسب امتیازات اجتماعی- تحصیلی نمی اندیشند. 

Image result for ‫افزایش اعتماد به نفس در دانش آموزان‬‎


شکوفایی اعتماد به نفس

با آغاز دوران مدرسه و نخستین حضور کودکان یا دقیق تر بگوییم نخستین حضور جدی کودکان در اجتماع، بحث اعتماد به نفس جدی تر از ÷یش مطرح نمی شود. روان شناسان، مواردی را به عنوان نکات کلیدی برای حفظ و ارتقای اعتماد به نفس در کودکان به این شرح مطرح می کنند؛

1- فرزندمان را باور کنیم و به او نشان بدهیم که باورش داریم.طوری رفتار کنیم که فرزندمان متوجه شود، برای او و رفتارهای خوبش ارزش قائل هستیم. این رفتار باید به دور از اغراق باشد، چرا که در غیر اینصورت نتیجه ی برعکس می دهد و کودک دچار حس «خود بزرگ بینی» می شود. بنابراین تنها کافی است رفتارهای به جا و منطقی او را تاکید کنیم.این کار باید در خانه و مدرسه توسط والدین و آموزگاران انجام پذیرد.

2- او را تشویق و موفقیت هایش را یادآوری کنیم. به کاربردن جملات دلگرم کننده ای چون «آفرین،کارسختی بود ولی تو به خوبی آن را انجام دادی»، گام موثری برای ارتقای اعتماد به نفس کودک است. به او یادآوری کنیم که «اشتباه کردن» نه «سهل انگاری» ، بلکه بخشی از زندگی است و درس گرفتن از اشتباهات باعث موفقیت و نه تخریب اعتماد به نفس می شود.

3- استرس و هیجان بی جا نداشته باشیم. هیجان و استرس والدین و آموزگاران به شدت بر رفتار کودکان تاثیر می گذارد و به راحتی باعث تزلزل شخصیت و کاهش اعتماد به نفس او می شود.

4- تمرین کنیم تا شنونده ی خوبی باشیم. با دقت به صحبت های کودکان گوش کنیم و اگر ابهامی در آن ها بود، توضیح بخواهیم. حل مشکلات تنها در سایه ی شنیدن دقیق مشکلات کودکان میسر است. پاسخ ها و توضیحات شما باعث قرار گرفتن کودک در مسیر درست و در نتیجه بازیافتن و ارتقای اعتماد به نفس او می شود.

5- احساسات کودک را دقیقاً بشناسیم، به او کمک کنیم تا با ساده ترین عبارت ها، احساساتش را بیان کند. این حس می تواند خوب یا بد باشد، آگاهی از احساسات، حل مشکلات را راحت تر می کند.

6- انتقاد از کودک باید به جا، منطقی و در شرایطی مناسب صورت بگیرد. انتقاد بیش از اندازه و نا به جا و در شرایطی نامناسب(در جمع هم کلاسی، اقوام و آشنایان)، نه تنها نتیجه ای در پی نخواهد داشت، بلکه باعث تخریب روحیه و اعتماد به نفس کودک می شود. از طرف دیگر، این باور را رد ذهن کودک ایجاد می کند که او فردی شرور و عاصی است و هیچ گاه رفتارش مناسب و منطقی نیست و نخواهد بود. به این ترتیب، کودک به فردی ترسو و عصبی تبدیل می شود که بعد از انجام هر کاری منتظر انتقاد والدین یا آموزگار خویش بوده و هیچ کار یا رفتاری را با اعتماد به نفس و اطمینان انجام نخواهد داد.

7- روی توانایی های کودکانمان، تاکید کنیم. هیچ گاه از شکست ها و ناکامی هایش به قصد سرکوب کردن او صحبت نکنیم. ناتوانایی ها و شکست های کودک نباید عاملی برای تحقیر و استهزا شوند.

8- به علاقه های فرزندمان احترام بگذاریم؛ حتی اگر به نظر ما خسته کننده و عجیب باشند. این علاقه می تواند در صحبت کردن با والدین، مطالعه ی کتاب، ورزش، نوشتن، بازی تماشای تلویزیون و... جلوه گر شود. به هر صورت ، هر یک از این رفتارها، علاقه ی اوست و باید به آن ها با احترام گذاشت. تنها وظیفه ی والدین، هدایت فرزندان در مسیر درست است.

9- ترس، نگرانی، غم، هیجان، خواسته و .... فرزندمان را کوچک نشماریم و آن را مسخره نکنیم؛ حتی اگر به نظر ما نامتعادل و غیر منطقی باشند. والدین و آموزگاران باید راهی منطقی و صحیح برای رفع نیازهای کودکان و یا ÷اسخ دادن به آنها بیابند.

10- استقلال عقیده و رفقتار را در فرزندامان تقویت کنیم.او را یاری کنیم موقعیت ها و شرایط جدید را تجربه کند. موفقیت، استقلال و ثبات رای و نظر، تنها در سایه ی تجربه کردن و درس گرفتن از خطاها و شکست ها حاصل می شود.

فرو ریختن اعتماد به نفس 

شکل گیری ویژگی« اعتماد به نفس » همان قدر آسان است که از بین بردی و تخریب آن. از نگاهی دیگر، همان طور که می توان به راحتی اعتماد به نفس را در کودک ایجاد کرد، به همان راحتی می توان با سهل انگاری، این ویژگی شخصیتی را از بین برد و شخصیت کودک را به یکباره متلاشی کرد. بنابریان خوب است به چند نکته دقت کنیم:

1- زمانی که فرزندمان تصمیم به انجام کاری می گیرد، حتی اگر این رفتار یا حرکتی خطرناک و نامناسب باشد، او را تنها نگذاریم و دلیل رفتار نادرست او را کامل و واضح توضیح بدهیم. به این مثال ساده توجه کنید: فرزند قصد دارد لیوان شیرش را به تنهایی از آشپزخانه تا اتاق نشیمن ببره تا همراه با تماشای برنامه ی دلخواهش، شیر بنوشد. این کار اگرچه احتمال شکستن لیوان، ریختن شیر، آسیب به کودک و... را در پی دارد، اما نباید مانع از آن شد. این حرکت گامی به سوی استقلال و اعتماد به نفس است. پس کافی است او را برای برداشتن این گام همراهی کنیم، نه آن که مانع از برداشتن آن شویم.

2- عبارت های دلسرد کننده و آزار دهنده ای چون:« تو نمی تو.انی این کار را انجام بدهی»، « این کار را در حد و اندازه ی توانایی های تو نیست»، « فکر عواقب آن را کرده ای»و... را به کار نبریم. استفاده از این جملات هیچ مشکلی را بر طرف نمی کند، بلکه باعث تضعیف روحیه و از بین رفتن اعتماد به نفس کودک می شود.

3- تعریف از شکست ها و ناکامی های زندگی حال و گذشته مان، فقط باید در جهت درس گرفتن از آن ها باشد، نه عاملی برای ایجاد ترس و ومحشت در دل فرزندمان.

4- انسان موجودی کامل نیست که رفتارها و کارهای او کاملاً درست و بی عیب باشند. بنابراین گاهی لازم است« معذرت خواهی» کند. این رفتار را به فرزندمان بیاموزیم که اگر اشتباهی از او سر زد« معذرت خواهی»را فراموش نکند.البته آموزش« معذرت خواهی» نباید باعث از بین رفتن اعتماد به نفس کودک شود و او را به فردی ترسو و محتاط تبدیل کند. کاربرد صحیح و به جای« معذرت خواستن» مد نظر است.

 رفتار والدین الگوی عملی کودکان است. کودکان تنها زمانی رفتاری را واقعاً می آموزند که آن رفتار را در بزرگان خود ببیند؛ این رفتار چه خوب وچه بد، بهترین آموزگار برای آن هاست. فراموش نکنیم که آموزگاران و اولیای مدرسه نیز از این مساله مستثنا نیستند و رفتار آن ها نیز به شدت بر رفتار کودکان تاثیر می گذارد.

 

عوامل موثر دررشد و پرورش شخصیت اجتماعی دانش آموزان
معلم از دیر باز نقش مهمی درپرورش شخصیت اجتماعی و اجتماعی شدن دانش آموزان داشته است، اما قبل از این که به نقش معلمین عزیز در اجتماعی کردن کودکان بپردازیم، تعریفی از شخصیت ارائه دهیم.

کلمه شخصیت برابر معادل کلمه Personality درحقیقت از ریشه لاتین persona گرفته شده که به معنای «نقاب یا ماسکی» بود که در یونان و روم قدیم بازیگران تئاتر پرچهره می گذاشتند. این تعبیر تلویحاً اشاره دارد بر این مطلب که شخصیت هر کس ماسکی است که او برچهره خود می زند تا وجه تمیز او از دیگران باشد، پس نباید این تعریف شخصیت از دیدگاه روان شناسان چنین است.
شخصیت: عبارتست از مجموعه ویژگی های جسمی، روان، و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می سازد.

معلمین عزیز باید به این نکته توجه کافی داشته باشند که رشد اجتماعی دانش آموزان از جنبه های مهم و قابل توجه درفرایند اجتماعی شدن و شکل گیری شخصیت اجتماعی است،البته جنبه های بدنی، ذهنی، عاطفی، اخلاقی ومعنوی نیز در جریان رشد مهم هستند. مقاله موجود به معلمین عزیز کمک می کند تا درشناسایی استعدادهای اجتماعی شدن دانش آموزان موفق باشند.

دانش آموزان رشد یافته اجتماعی دارای چه ویژگی هایی هستند؟

1- عتماد به نفس[1] بالایی برخوردارند.

2- برای خود و دیگران احترام قائل اند.

3- مسئولیت کارهای خود را می پذیرند.

4- در فعالیت های گروهی شرکت می کنند.

5- دچار ترس و اضطراب های اجتماعی نیستند. مثل: ترس از حضور درجمع، مثل ترس از اماکن عمومی

از میان عوامل گوناگون موثر در رشد و پرورش شخصیت اجتماعی دانش آموزان که شامل:
محیط خانواده: مدرسه، گروه همسالان، وسایل ارتباط چشمی است، خانواده و مدرسه اهمیت بسزایی دارد که دراینجا مختصراً به نقش خانواده در مدرسه می پردازیم.

محیط خانواده: اولین و مهمترین واحد اجتماعی که دررشد اجتماعی دانش آموز ایفای نقش می کند خانواده است.


خانواده همانند پلی است که دانش آموز را به جامعه وصل می کند، بنابر این پل یاد شده بایستی از استحکام عاطفی و شخصیتی برخوردار باشد تا در تند بادهای هیجانات و اضطراب ها نلرزد، اولین تماس های کودک در خانواده و در ارتباط متقابل با والدین، برادران و خواهران صورت می گیرد، شکی نیست که مشاهده، تقلید و الگوبرداری از موثرترین شیوه های یادگیری رفتارهای اجتماعی در دانش آموزان به شمار می رود.

درمورد نقش عوامل خانوادگی موثر بر شخصیت اجتماعی دانش آموز محورهای زیر حائز اهمیت است:

1- نوع و نحوه برقراری ارتباط والدین با دیگر اعضای خانواده با دانش آموز.

2- تاکید بر عزت نفس، احترام به خود دیگران در روابط اجتماعی دانش آموز.

3-استفاده از بازیهای گروهی.

4- آموزش مهارت های اجتماعی

5- رعایت تفاوت های فردی بین دختران و پسران در یادگیری الگوهای رفتار اجتماعی.

6-آگاهی والدین از تغییر و تحولات و نیازهای اجتماعی و فرهنگی جامعه.

یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار بر رشد اجتماعی فرزندان محیط مدرسه می باشد.محیط مدرسه: آن جایی که دانش آموزان حدوداً 1.3 وقت خود را در محیط مدرسه سپری می کنند، محیط مدرسه بایستی از نظر عاطفی و شخصیتی، همچنین از نظر فیزیکی و امکانات مخصوصاً در سنین پایین و در سنین دبستان شبیه محیط خانواده باشد، چرا که پایه های شخصیتی دانش آموز دراین سنین بعد از خانواده، مدرسه و گروه همسالان می باشد

 

فعالیت های ورزشی و اعتماد به نفس

بکت برو ، استادیار جامعه شناسی دانشگاه ویتنبرگ در اوهایو، در سال 2005 رساله ای در جامعه شناسی آموزش به چاپ رساند که در آن نتیجه گیری کرده بود که شرکت در فعالیت های ورزشی، بیشتر از هر نوع فعالیت دیگر فوق برنامه، موجب بهبود تحصیل نوجوانان در مقطع دبیرستان است.
او در مصاحبه ای اظهار داشت، "آن ها در کسب اعتماد به نفس و قابلیت حل مشکلات، پیشرفت می کنند؛ از آن جا که در چارچوب تحصیلی، با دانش آموزان دیگر ومعلمان و والدین خود ارتباط برقرار می کنند، به لحاظ اجتماعی هم رشد دارند."

او گفت، ورزش باعث می شود آن ها در کیفیت گروه های همسن و سال خود تجدید نظر کنند. آن ها در مدرسه از یک جایگاه اجتماعی برخوردار می شوند و همین موضوع، موجب تعهد بیشتر شان در محیط آموزشی هم می گردد و برای همین، کمتر احتمال می رود که ترک تحصیل کنند؛ کمتر احتمال می رود از محیط درسی دور شوند- و مسائلی از این قبیل.

 

آموزش مهارت ها و اعتماد به نفس کودکان

آموزش مهارت ها در خانواده و مدرسه اعتماد به نفس کودکان را تقویت می کند. آموختن مهارتها می تواند در ارتقای سلامت روان و بهتر شدن تصمیم گیری آنان نقش مهمی ایفا کند. مهارت های تفکر خلاق , تفکر انتقادی , حل مساله , تصمیم گیری , برقراری ارتباط , شناسایی احساسات و کنترل آن و نیز مقابله با خشم را باید در مدارس به دانش آموزان آموزش داد. درصورتی که کودکان مهارت های مقاومت در برابر همسالان را آموزش ندیده باشند ممکن است در موقع تعارف همسالان خود به اعمال ناروا قدرت نه گفتن را نداشته باشد.

 مسئولیت دادن به کودکان و فرزندان آموزش مهارتی است که خانواده ها باید به فرزندان بیاموزند آموزش دادن مهارت ها به کودکان و نوجوانان سبب پیشگیری از سو استفاده جسمی و جنسی از آنان پرخاشگری و اعتیاد می شود.

 

تاثیر احساسات بر نمره دانش آموزان

امروزه می دانیم وجود انسان چندبعدی است و جسم، روح و تفکر در ارتباط مستقیم با یکدیگر هستند. این مساله را در محیط های خانوادگی و شغلی می بینیم. چرا گاهی دانش آموزانی را می بینیم که به نظر می رسد از اعتمادبه نفس بالایی برخوردار و احساس شادمانی هم دارند، اما بازده تحصیلی و نمرات پایینی دارند؟ محققان برای ارزیابی این موضوع روی بیش از 1000 دانش آموز در مقاطع گوناگون تحصیلی بررسی کرده اند و نتیجه آنها در مطلب زیر که برگرفته از سایت شمیم است، آورده شده است. 

احساس خوب، نمرات خوب


بررسی ها نشان داده دانش آموزانی که حقیقتا احساس خوب و رضایت کافی نسبت به خود و زندگی شان دارند، از بازده تحصیلی بهتری برخوردارند. دانش آموزانی که در خانواده شان روابط عاطفی بیشتر به چشم می خورد، از عزت نفس بیشتری برخوردارند. بنابراین خود را باور دارند و با تکیه بر قابلیت ها و توانایی هایشان به مطالعه و تحصیل می پردازند اما دانش آموزانی که به دلایل گوناگون تنبیه شده و احساساتشان سرکوب می شود عزت نفس واقعی ندارند، با تظاهر به داشتن اعتمادبه نفس سعی در پوشانیدن مشکلات روحی و بعضا خانوادگی خود دارند، اما این مشکل در مطالعات و نمرات آنها، خود را نشان می دهد.



نقش عوامل درونی و خارجی

جالب است بدانید محققان در بررسی های خود پس از هر تست یا امتحانی، برگه هایی را به منظور ارزیابی وضع روحی دانش آموزان میان آنها تقسیم کردند و دسته بندی آنها، نکات جالبی را در برداشت. گروهی از دانش آموزان که نسبت به خود و زندگی رضایت داشتند و از احساس خوبی برخوردار بودند، بیشترین مشکل و دشواری را از آن عوامل خارجی می دانستند و در نظرسنجی خود، نسبت به امتحانات می نوشتند امتحان سخت بود. یا سوال به خوبی منظور خود را بیان نمی کرد و یا این که سوالات خیلی دقیق و خاص بودند. دانش آموزانی که از شرایط روحی باثبات تر و بهتری برخوردار بودند و در عین حال احساس مسوولیت پذیری را نیز در خود داشتند، نظرات خود را اینگونه بیان می کردند: «من باید بیشتر کار کنم» یا این که «اگر دقیق تر مطالعه می کردم نمره بهتری می گرفتم» یا «باید بیشتر روی نقاط ضعف و اشتباهاتم کار کنم.« اما در مقابل، دانش آموزانی که عزت نفس و وضعیت روحی مناسبی نداشتند، نظر خود را نسبت به امتحانات این گونه بیان می کردند: «بیشتر از این نمی توانستم.» یا این که «من از خودم شرمنده ام» یا «این امتحان اصلا در حد وضعیت من نبود» و یا حتی «من بی ارزش هستم.» حتما متوجه شده اید گروه دوم بیشتر مشکلات و کمبودها را در وجود خود می دیدند و تصور می کردند که بیشتر از این استحقاق نداشته اند. در مواردی هم حاضر نبودند مسوولیت بی دقتی یا مطالعه ناکافی خود را بپذیرند. معتقد بودند تمام توانشان درهمین حد بوده است. در مورد نخست، بهترین کمکی که می توان به اینگونه دانش آموزان کرد، این است به آنها آموخت کنترل خود را بر کارایی و رفتارشان بیشتر کنند، تا نتیجه بهتری بگیرند. اما درخصوص گروه دوم باید به آنها آموخت سر خود را بالا بگیرند و خود را باور کرده و اعتمادبه نفس و عزت نفس شان را افزایش دهند تاعلاوه بر پیداکردن احساس بهتر نسبت به خود، بتوانند توانایی هایشان را نیز افزایش دهند.

 

در کلاس محیطی حمایت کننده به وجود بیاوریم

برای ایجاد اعتماد به نفس ریاضی در بچه‌ها سعی کنید جو کلاس به جای "رقابتی" ، "حمایتی" باشد. یک راه خوبش این است که از بچه‌ها بخواهید در گروه های کوچک و با همکاری روی حل یک مسأله ولی با استراتژیهای متفاوت کار کنند. مثلاً در هر گروه یک دانش آموز می‌تواند از مکعب های بازی استفاده کند، یکی دیگر نمودار بکشد و دیگری از محاسبات جبری استفاده کند. نفر چهارم هم می‌تواند تمام مراحل حل را بنویسد. درعین حال بچه‌ها را تشویق کنید به طور منظم از همدیگر کمک و راهنمایی بگیرند و مدام منتظر شما نباشند تا کمکشان کنید. این جمله را در کلاس مد کنید که "قبل از من، از سه نفر دیگر بپرس!" این پیغام ساده به دانش آموزان یادآوری می‌کند که آنها دانش لازم برای کمک کردن به هم را دارند و به آنها می‌گوید: بچه‌ها - و نه فقط معلم‌ها - می‌توانند درست جواب بدهند!"

وقتی بچه‌ها شروع به همکاری و پاسخ دادن به سوالات هم می‌شوند، در معرض انواع زیادی از فرآیندهای حل مسأله قرار می‌گیرند. بالاتر از این در کلاس جو اعتماد، همکاری و مشارکت به وجود می‌آید و تمام اینها برای بالا بردن سطح اعتماد به نفس و کارایی زمان امتحان کودکان، موثر است


روش های افزایش اعتماد به نفس

 1- همیشه در ردیف های جلو بنشینید ،با این روش بیشتر در معرض دید خواهید بود
2- تمرین کنید که به چهره و چشمان دیگران نگاه کنید ، نگاه نکردن به چهره یا چشم سایرین دو برداشت را به ذهن متبادر می سازد :احساس ضعف ، حقارت و ترس ، و یا احساس گناه کاری و یا بر ملا شدن یک راز نهفته . گریز از نگاه کردن این اندیشه را به ذهن طرف مقابل القاء می کند که می ترسید و یا اعتماد به نفس ندارید


3- سرعت راه رفتنتان را بیست و پنج درصد افزایش دهید ! اعتقاد روانشناسان بر اینست که شلختگی ، بی قیدی و پرسه زدن از ویژگی های افرادیست که نسبت به خود ، کار ، و سایرین نگرش مثبتی ندارند.


آیا توجه کرده اید که می توان از نوع راه رفتن ، حتی شخصیت افراد را نیز شناسائی کرد ؟
آدم های شدیدا واخورده و یا بی کس و کار فقط پرسه می زنند و بیکار می گردند چراکه اعتماد به نفسشان در حد زیر صفر است.

آدم های معمولی ، معمولی راه می روندو بنظر میرسد برای خود ارزشی قائل نیستند !
4-آدم هائی که اعتماد به نفس بالائی دارندنسبت به سایرین تندتر راه می روند ، بطوریکه گاه احساس می کنیم که در حال دویدن آرام هستند ! با دیدن این ها احساس می کنیم که به جای مهمی می روند و یا بدنبال کار مهمی هستند ! این ها کسانی هستند که در کارشان موفق تر خواهند بود .

5- بلند و جدی حرف زدن را تمرین کنید ! البته سعی کنید دامنه یاطلاعات خود را با مطالعه ی بیشتر کتاب ها ، روزنامه ها ، متون اینترنتی و سایر منابع افزایش دهید و با اطمینان بیشتری اطلاعات خود را به دیگران منتقل نمائید . این احساس که سخنان شما کمکی به سایرین نخواهد کرد و یا چیزی بر اطلاعات آنها نخواهد افزود ، بار دیگر حرف خواهم زد ، معلومات من بسیار کم ارزش تر از سایرین است و ... نباید مانع از ابراز عقاید منطقی و درست شما شود .
بلند تر و غراتر صحبت کنید وسعی کنید به سایرین نشان دهید که شما هم می توانید حرف بزنید .
6- هنگامی که با کسی دست می دهید ، جدی باشید و با صلابت دست دهید ! همین کار بظاهر ساده است که حس اعتماد به نفس شما را بالاتر خواهد برد و این حس را به طرف مقابل القاء می کند که با فردی مصمم و دارای اعتماد به نفس دست داده است.

7- از ابراز نظر در جمع استقبال کنید ، سوال پرسیدن را ننگ ندانید و ابراز عقیده کنید ، برای این منظور سعی کنید مطالعات خود را بیشتر کنید و بر دامنه ی اطلاعاتتان بیفزائید .
8- خندان و متبسم باشید چرا که بسیاری مواقع ، تبسم شما جمع را شاداب تر خواهد کرد .خصوصا اگر این خنده واقعی باشد می تواند جمع را از خستگی بیرون آ ورد و بسیاری از مخالفت های احتمالی را در هم بشکند    .

دانش آموزان و راه های افزایش عزت نفس

؛عزت نفس یعنی ارزشی که فرد برای خود قائل است. الزاما بعضی ارزیابی های فرد از خود براساس واقعیت نیست.

بعضی دانش آموزان توانایی انجام کاری دارند ولی آن را درک نمی کنند و بعضی دانش آموزان احساس می کنند نسبت به دیگران برترند بدون این که مدرکی براساس واقعیت برای برتر بودن داشته باشند.دانش آموزانی که دارای عزت نفس پایین هستند نسبت به توانمندی و میزان پیشرفتشان نگرش منفی دارند. آن ها از خودشان خیلی انتقاد می کنند و به جای این که بر توانمندی هایشان متمرکز شوند بیشتر به کارهایی که نمی توانند انجام دهند توجه می کنند.

آن ها به سادگی کارهای جدید را رها می کنند و اعتماد زیادی برای ادامه آن نشان نمی دهند، فقط خودشان را با افراد موفق مقایسه می کنند و دوست دارند مثل آن ها عمل کنند.آن ها برای اجتناب از احساس حقارت و شکست وقت زیادی را صرف می کنند.دانش آموزانی با عزت نفس سالم اذعان دارند که برای رسیدن به اهدافشان بسیار تلاش می کنند. آن ها هنگام روبه رو شدن با مشکل یا شکست خوش بین هستند و سعی می کنند با تمرین کردن بر مشکل غلبه کنند بدون این که خودشان را برای هر چیزی مقصر بدانند.

آن ها با انتقادهای سازنده تحقیر نمی شوند و خودشان را با افرادی که به موفقیت های بسیار بالایی رسیده اند مقایسه نمی کنند.اما دانش آموزانی که عزت نفس کاذب دارند، نسبت به نقاط ضعفشان آگاهی کمی دارند و این امر می تواند موجب آسیب پذیری و ناامیدی و یا منجر به ایجاد حس خودبینی، غرور و احساس برتری شود.

نتایج بعضی تحقیقات نشان می دهد که عزت نفس کاذب دانش آموزان منجر به پرخاشگری و بدرفتاری نسبت به دیگران می شود.

عزت نفس به موفقیت های افراد مربوط می شود و مثلا در مورد دانش آموزانی که بعد از ناکامی و شکست، مجددا در کارشان موفق می شوند مصداق دارد.

برای افزایش عزت نفس و کسب موفقیت مجدد دانش آموزان از مهارت هایی همچون ارزش های مورد تأیید جامعه (صداقت، انصاف، احترام و روابط دوستی و...)، مهارت های مقابله ای، جرأت آموزی، کنترل احساسات، تحقق اهداف و خودآگاهی بر مبنای شواهد می توان استفاده کرد.

نظرات  (۱)

۱۴ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۵۶ محمدرضا حمیدیان پور
دنبالم کن 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی